loading...
پایگاه تخصصی و فرهنگی مذهبی مهدویت
آخرین ارسال های انجمن
مژگان فیض اللهی بازدید : 145 یکشنبه 25 تیر 1391 نظرات (1)

بسم الله الرحمن الرحیم

 

http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/agashir/56.jpg

خبر آمد خبری در راه است
سرخوش آن دل که از آن آگاه است
شاید این جمعه بیاید...شاید
پرده از چهره گشاید...شاید
دست افشان...پای کوبان می روم
بر در سلطان خوبان می روم
می روم بار دگر مستم کند
بی سر و بی پا و بی دستم کند
می روم کز خویشتن بیرون شوم...

 

برای مطالعه بیشتر به ادامه مطلب بروید......

 

مژگان فیض اللهی بازدید : 125 دوشنبه 19 تیر 1391 نظرات (0)

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

http://qazvin.koolebar.ir/sites/qazvin.koolebar.ir/files/downloads/images/%7Bwww.Qazvin.Koolebar.IR%7D%20%20(74).preview.jpg

 

گر چه پیمان را شکستم بر سر پیمانه ام

با همه بد عهدی ام آن عاشق دیوا نه ام

گر به  ظاهر دورم از در گاه تو ای نازنین

باز  هم مشتاق  روی دلکش جانانه ام

 

تقصیر من است اینکه، کم می آیی

هر گاه شدم اسیر غم می آیی

این جمعه و جمعه های دیگر حرف است

آدم بشوم ، سه شنبه هم می آیی . . .

اللهم عجل لولیک الفرج

.

مژگان فیض اللهی بازدید : 132 چهارشنبه 14 تیر 1391 نظرات (0)

پیامک تبریک نیمه شعبان

 

بسر آمد شب هجران و، سحر نزدیک است

صبرکن، صبر! که هنگام ظفر نزدیک ست

رحمى اى باد خزان، کز اثر همّت اشک

نو نهالى که نشاندم، به ثمر نزدیک ست . . .

میلاد یگانه منجی عالم امکان ....حجت حق ....مهدی صاحب زمان بر تمامی دلدادگان آن حضرت مبارک باد.

مژگان فیض اللهی بازدید : 98 چهارشنبه 14 تیر 1391 نظرات (0)

 

بسم الله الرحمن الرحیم

دانلود مولودی امام زمان(عج) با صدای مداحان معروف

دانلود مولودی خوانی با صدای مداحان معروف کشوری ویژه میلاد امام زمان (عج)

 

حاج سید مهدی میر داماد – ذکر دلم

حاج حسن خلج – می خوام یک دفعه تو رو ببینم

حاج محمود کریمی – شب فراغت غیر غم یاورم نمی شهلب و منو ترانه شور غوغا

دانلود حاج سعید حدادیان – مولودی بیا بیا امید انبیاء

روح الله بهمنی – مولودی دلم می خونه دعای فرجمولودی تو آخرین ولی عهد خدایی

مژگان فیض اللهی بازدید : 88 یکشنبه 11 تیر 1391 نظرات (0)

بسم الله الرحمن الرحیم

http://ashouraeyan.persiangig.com/image/T-YaMahdi.jpg

 

نیمه شعبانست و عید عشاق
عاشقان دست به دعا بر دارید و نیاز
رو سوی یار کنید و از دلبر کنید یاد 
شاد کنید آن مه بی همتا را به یادی
و یادی و دعایی که خداکند بیایی
اشک ریزان و نالان بروید در خانه دوست
 که یاربم برسان آن یار سفر کرده ما را
ما بدیم و گنه کار لیک خود آگاهیم از کرده خود
اما در دلم شوق یار دارم و دوست میدارم آن را
ای خدایی که همه گره ها به دست تو باز است
جهان محتاج آن سرو نازست
دست های نیاز رو به سوی تو دراز است
گفته بودی ادعونی استجب لکم یادت هست ؟
پس مران ما را در نیمه شعبان از درگاهت
که نیمه شعبانم آرزوست


مژگان فیض اللهی بازدید : 114 یکشنبه 11 تیر 1391 نظرات (0)

بسم الله الرحمن الرحیم

http://nangestan.persiangig.com/image/Mahdi.jpg

 

در تاریک ترین دوران های تاریخ بشر، اندیشه نورانی ظهور منجی عالم ، گرمای وجود دل ستمدیدگان و امیدواران به رحمت الهی بوده است و تا زمان ظهور خواهد بود. اندیشه انتظار و آمادگی برای تغییر و تلاش مسئولانه در مسیر آن در عمیق ترین لایه های وجود بشر به ودیعه گذاشته شده و نقطه عزیمت نهضت ها و جنبش های آزادیبخش بسیاری بوده و خواهد بود و صد البته که رفتار ستمکاران و مستبدان در بی توجهی به حق و عدالت و آزادی نیز سنتی کهن است که جز این انتظار داشتن عجیب بوده و خواهد بود.

 

برای مطالعه بیشتر به ادامه مطلب بروید....

مژگان فیض اللهی بازدید : 124 سه شنبه 06 تیر 1391 نظرات (0)

                     http://s2.picofile.com/file/7316702789/M.gif

 

 

ای که هر دم   دم ز مـــــولا میزنی!
پس چرا وقت عمل جــا میزنی!؟

ای که گویی در پناه مهدی ام!
مستحق یک نگاه مهدی ام!

نام مهدی جان من بازیچه نیست!
عاشق مهدی خدا داند که کیست.....

مژگان فیض اللهی بازدید : 88 پنجشنبه 01 تیر 1391 نظرات (0)

 

 

                        http://up98.org/upload/server1/01/z/pac43vowlq22luzwaiq.jpg

 

 

 

 

 

 

باز هم جمعه شد و غصّه ی من تازه شده
درد این بی خبری بی حد و اندازه شده
باز هم جمعه شد و چشم به ره مانده شدم
باز از دوری تو خسته و درمانده شدم
باز هم جمعه شد و از تو خبر نشنیدم
باز از بی خبری های دلــــم نالــیدم
باز هم درد فراقـت کـمرم را خم کرد
باز دوری تو چشمان مرا پر نم کرد
باز هم جمعه شد و چشم به در منتظرم
شاید آورد صبا از مه رویت خبرم

مژگان فیض اللهی بازدید : 93 چهارشنبه 31 خرداد 1391 نظرات (0)

 

اي مولاي من

بس است اين جدايي،

ديگر تاكي اين فراق به طول مي انجامد؟

آقامي دانم من لايق ديدارتان نيستم؛شمارابه خاطر دوستان خوبتان ظهور كنيد.

بعد از هر جمعه كه مي آيد و مي رود،مي گويم:

بازهم اين رفت و تونيامدي.فقط نشسته ام نه تلاشي و نه كوششي.

به ياد اين جمله«انتظار بهانهْ نشستن نيست؛بلكه انگيزه ايستادن است»افتادم وبه

خود گفتم:

واي....

آيابراي امام زمانت كاري كرده اي؟

آيا مثل كوفياني يا مثل ياران امام حسين(ع)؟

باخود گفتم كوفيان حداقل مقدمات رااول فراهم كردند؛آياتومقدمات را فراهم كرده اي؟

و همهْ پاسخ ها نه و نه ونه بود

چشــم آلوده كجا، ديدهْ دلداركجا؟

دل سرگشته كجا؛وصف رخ يار كجا؟

قصــــهْ عشق كجا،وين سر بيــــــــداركجا؟

مــــردم كوفــــــــــه كجا؛العجــــــــــــل ياركجا؟

لفــظ بي كار(عمــل)كجــــــــا؛منتــــــــظر ياركجـــا؟

مژگان فیض اللهی بازدید : 117 دوشنبه 29 خرداد 1391 نظرات (0)

 تو مي آيي در حالي كه دستهايت پر از گلهاي نرگس است.

تو دل سرد يكايك ما را با نواهاي گرمت

آفتابي مي كني و كعبه عشق را در آنها بنا خواهي كرد.

دست نوازش بر سر ميخك هايي خواهي كشيد كه باد كمرشان را خم كرده است.

تو حتي بر قلب كاكتوسها هم رنگ مهرباني خواهي زد.

تو مي آيي و با آمدنت خون طراوت و زندگي در رگهاي صبح جريان پيدا خواهد كرد...

تو مي آيي اي پسر فاطمه ،

يوسف زهرا يا مهدي. به اميد آن روز!

 

   همچو گنجشكي لب بام نشستم تا بيايي 

با سكوتم هيبت غم را شكستم تا بيايي 

يوسف م افتاده اي در چاه بيرحم جدايي 

همچو يعقوب زعطر ت مست مستم تا بيايي 

طاقت دوري كجا تا لحظه ها را مي شمارم 

شعله اي در حسرت پروانه هستم تا بيايي...

مژگان فیض اللهی بازدید : 113 دوشنبه 08 خرداد 1391 نظرات (0)

 

اي كه هزار، هزار شمع در انتظار يك نگاه تو سوختند .

شوري است عشق تو و دلنشين غمي است

به انتظار قدم‌‌هايت زيستن، 

بدان كه مصراع زندگيم با قافيه تو پايان خواهد يافت.

 بيا كه اگر تو بيايي تمامي شب‌هاي يلداي غم سپيده صبح را

مهمان هميشگي دلم خواهد كرد...

نمي‌دانم آيا دل كوچكم تا ظهور تو در تكاپو است

يا تا غروب آرزوهايش چيزي نمانده....

اما ... غمگين‌ام و مي‌ترسم كه دلم از جنب و جوش بيافتد و تو نيايي....

افسوس، من و كلمات مجنونم شايد روز آمدنت را نبينيم

من به همه كساني كه آن روز تو را مي‌بينند

و در دو سوي خيابان‌ها قلبهاي سبزشان را به تو هديه مي‌دهند، حسوديم مي‌شود


 

مهدي جان

من نشاني از تو ندارم

اما نشاني ام را براي تو مي نويسم 

در عصرهاي انتظار به حوالي بي كسي قدم بگذار خيابان غربت را پيدا كن

و وارد كوچه پس كوچه هاي تنهايي شو كلبه غريبي ام را پيدا كن

كنار بيد مجنون خزان زده و كنار مرداب آرزوهاي رنگي ام در كلبه را باز كن

به سراغ بغض خيس پنجره برو حرير غمش را كنار بزن مرا خواهي ديد....

با بغضي كويري كه غرق عصاره انتظار است

مژگان فیض اللهی بازدید : 129 سه شنبه 02 خرداد 1391 نظرات (0)




غریبانه منتظریم


دلتنگی غروب همه جمعه های من
کی می رسد به صحن حضورت صدای من

دیگر دلم برای شما پر نمیزند
برگرد و بال تازه بیاور برای من

عمری اگر که می گذرد دلخوشم به این
نزدیکتر شده است به تو لحظه های من

غیر از ضرر برای تو چیزی نداشتم
حتی نیامدست به کارت دعای من

اشکت اگر به نامه اعمال من نبود
بخشش نبود شامل یاربنای من

یک روز محض خاطر این چند قطره اشک
وا می شود به خیمه سبز تو پای من

یک شب میان سینه زدنها و گریه ها
مهری بزن به نامه کرب و بلای من

مژگان فیض اللهی بازدید : 109 سه شنبه 02 خرداد 1391 نظرات (0)


http://isurrender.persiangig.com/Mehdi.jpg

جهان در تپش آمدنت به لرزه درآمده است.

بادها پراکنده در هر سو، ستم‌باره‌های خویش را بر دوش می‌کشند.

اهل زمین، ثانیه شمارها را مرتب نگاه می‌کنند.

یک منجی، فقط یک منجی است که می‌تواند آنها را از درد و رنج و غم خلاصی بخشد.

درختان گیسوان پریشان خویش را فصل به فصل به دست زمان می‌سپارند تا زردی و سرمای زندگی را به ساعت سرسبزی جوانه‌هایشان برساند.

دل‌ها در غربت خاک، غریبه و تنها جان می‌دهند.

ماهیان قلب‌ها خشک‌سالی محبت و مهربانی را تاب نمی‌آورند.

چشم‌ها چشمه‌های خشکی شده‌اند که کمتر به اشک شوق می‌اندیشند که گریه‌های فراق، آنان را امان نمی‌دهد.

تشنگی بر اعماق و ریشه این دیار نفوذ کرده و تندیس‌ها تاب ایستادن را بیش از این ندارند.

کشتی‌های عدالت و انصاف در هیاهوی بی‌امواج صدایشان به گِل نشسته‌اند و ناخدایان خدانشناس، هنوز در ادعای حق‌طلبی خویشند.

هر روز که عرش از صدای ضجه ستم‌دیدگان به لرزه درمی‌آید، زمین، چهار ستونش فرو می‌ریزد.

لرزش بر اندام آدمیان افتاده.

قدم‌هایشان سست شده، ایستاده‌اند؛ اما غبارهایی را می‌مانند در هوا.

هستند؛ ولی گویی کسی جز خودشان نیست!

نیستند؛ ولی چنان در خویش حل شدند که گویی هستی، جز آنها نیست.

خندانند؛ ولی در اعماق روح خویش چیزی ندارند جز اشک و عذاب.

گریانند؛ ولی نمی‌دانند بهانه این همه سختی و اشک چیست؟!

فضا، زمین، زمان، آسمان، دریا، انسان و هر آنچه در هستی است، در خلاءی عظیم غوطه‌ور است. همه چیز در حال غرق شدن است. همه چیز در حال از بین رفتن است.

همه چشم به نجات دهنده‌ای دوخته‌اند که دست‌های رها و خالی را بگیرد و از این فضای در حال سقوط نجات بخشد.

سخت است؛ سخت است هر روز چشم بگشایی و خورشید را ببینی که طلوع کرده، بی‌آنکه خبری از آمدن تو آورده باشد.

سخت است هر روز به سرخی غروب بکشانی و در تیرگی شب فرو روی، بی‌آنکه به آرامشش دست‌یابی.

سخت است تا آخر هفته روز شماری کنی و روز هفتم بلند شوی و باز هم هیچ کس را در آن سوی جاده نبینی.

سخت است پنجره را باز کنی و به دور دست‌ها خیره شوی و هیچ چیز جز چشم‌های منتظر کاج‌ها نبینی.

جاده‌های کشیده شده تا آن طرف انتظار. چشم‌های خیره شده به روبه‌رو …‌.

پنجره‌های گشوده شده، فریادرسی را می‌خواهد که خواب ستم و بی‌عدالتی را بر آشوبد.

سواری را می‌خواهد که منتظرانش او را از پشت شیشه‌های به شوق آمده، ببینند.

جهان تو را می‌خواهد.

مژگان فیض اللهی بازدید : 125 پنجشنبه 21 اردیبهشت 1391 نظرات (0)



http://www.up.lianportal.com/images/72501664018849696526.jpg


نمی دانم تا چند سطر و صفحه پر میشود از واژه ها،

 

هر چقدر که باشد بی او، صفایی ندارد این نوشتن ها،

 

خوب می دانم هر گونه تغزلی بی غزل وجود او،

 

نه مطلعی دارد، نه مَخلصی!

 

نه آغازی دارد نه پایانی

 

 

اگر دعای من امشب به آسمان برسد


گمان كنم كه خدا هم به دادمان برسد

 

رمق نمانده به جسمم, خدای من مددی!


مگر ز تو به تن مرده‌ام توان برسد

 

غمم ز دوری یار است، یار گمشده‌ام


چه می‌شود خبر از یار بی نشان برسد؟

 

چه می‌شود كه بیاید سوار مشرقی‌ام


و بر پیاده ی خسته، توان و جان برسد؟

 

پر از لطافت گل می‌شود نسیم چمن


اگر به فصل خزان یار مهربان برسد

 

گلاب و عطر بپاشید در مسیر ظهور


گمان كنم كه هر آن لحظه میهمان برسد!

 

همیشه منتظرم دركنار جاده عشق


كه پیك خوش خبر از سمت جمكران برسد

 

تمام ذهن مرا پر نموده این پرسش

 
چه می‌كنیم اگر وقت امتحان برسد؟

 

خدا كند كه در این روز, روسپید شویم


چو كارنامه به آن مصلح جهان برسد

 

یقین بدان كه اثر می‌كند دعای فرج


و از عنایت آن صاحب‌الزمان برسد

 

شروع دفتر باور به نام او زیباست


اگر كه ختم غزل هم به پای آن برسد

مژگان فیض اللهی بازدید : 109 پنجشنبه 21 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

http://mgily1.persiangig.com/zaman.gif



اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 220
  • کل نظرات : 38
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 19
  • آی پی امروز : 17
  • آی پی دیروز : 37
  • بازدید امروز : 19
  • باردید دیروز : 38
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 92
  • بازدید ماه : 85
  • بازدید سال : 1,151
  • بازدید کلی : 78,418