loading...
پایگاه تخصصی و فرهنگی مذهبی مهدویت
آخرین ارسال های انجمن
مژگان فیض اللهی بازدید : 117 دوشنبه 29 خرداد 1391 نظرات (0)

 تو مي آيي در حالي كه دستهايت پر از گلهاي نرگس است.

تو دل سرد يكايك ما را با نواهاي گرمت

آفتابي مي كني و كعبه عشق را در آنها بنا خواهي كرد.

دست نوازش بر سر ميخك هايي خواهي كشيد كه باد كمرشان را خم كرده است.

تو حتي بر قلب كاكتوسها هم رنگ مهرباني خواهي زد.

تو مي آيي و با آمدنت خون طراوت و زندگي در رگهاي صبح جريان پيدا خواهد كرد...

تو مي آيي اي پسر فاطمه ،

يوسف زهرا يا مهدي. به اميد آن روز!

 

   همچو گنجشكي لب بام نشستم تا بيايي 

با سكوتم هيبت غم را شكستم تا بيايي 

يوسف م افتاده اي در چاه بيرحم جدايي 

همچو يعقوب زعطر ت مست مستم تا بيايي 

طاقت دوري كجا تا لحظه ها را مي شمارم 

شعله اي در حسرت پروانه هستم تا بيايي...

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 220
  • کل نظرات : 38
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 19
  • آی پی امروز : 12
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 159
  • باردید دیروز : 4
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 174
  • بازدید ماه : 414
  • بازدید سال : 1,480
  • بازدید کلی : 78,747