بسم الله الرحمن الرحیم
در پاسخ امام صادق(ع) به سؤال عبدالله بن عطا دربارة سیرة حضرت مهدی(ع) آمده است:
الف) كاری كه پیامبر(ص) میكرد، او میكند. كار پیامبر(ص) انذار، تبشیر، هدایت، ارشاد گمراهان، ابلاغ كتاب الله، امر به معروف و نهی از منكر و سوق جوامع به سوی خدا بود، امام زمان(ع) كه متمّم و مكمّل همین دعوت است نیز همین برنامهها را اجرا میكند.
وایات بسیاری از حضرت صادق(ع) دربارة حضرت مهدی(ع) رسیده كه بخشی از آنها مربوط به سیره و صفات آن حضرت است و ما در اینجا بعضی از آن روایات را كه در خصوص این موضوع رسیده یادآور میشویم:
1. ابوبصیر از حضرت صادق(ع) روایت كرده كه فرمودند:
مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ الله مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِیظُ وَ مَا طَعَامُهُ إِلَّا الشَّعِیرُ الْجَشِبُ وَ مَا هُوَ إِلَّا السَّیْفُ وَ الْمَوْتُ تَحْتَ ظِلِّ السَّیْف؛1
چگونه تعجیل در خروج و ظهور قائم(ع) دارید، پس به خدا سوگند كه لباس او چیزی جز جامههای درشت و طعام او چیزی جز نان جو سخت نمیباشد و برنامة او چیزی جز شمشیر و مرگ در زیر سایة شمشیر نخواهد بود.»
طبق این روایت، راه و روش و سیره و منش حضرت ولیّعصر(ع) زهد و پارسایی در لباس و خوراك است. او اهتمام و اعتنایی به لباسهای نرم و لطیف ندارد، بلكه جامههای درشت بافت میپوشد و نیز خوراك او خوراك درشت و خشن و سبوس نگرفته است یا نان جو بیخورش و با همة این بیاعتنایی به ظواهر مادّی و با این همه زهد و پارسایی راه و روش او جنگ با دشمنان دین و مخالفان اسلام و قرآن و شعار و منش او مردن در زیر سایة شمشیر میباشد.
2. همچنین امام صادق(ع) دربارة سیرة امام مهدی(ع) سخنی دارند: عبدالله بن عطا میگوید: از آن حضرت پرسش كردم كه سیرة مهدی چگونه است؟ فرمودند:«یَصْنَعُ كَمَا صَنَعَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلّم یَهْدِمُ مَا كَانَ قَبْلَهُ كَمَا هَدَمَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلّم أَمْرَ الْجَاهِلِیَّةِ وَ یَسْتَأْنِفُ الْإِسْلَامَ جَدِیداً؛2
او كاری میكند كه رسول خدا(ص) كرد، منهدم میكند آنچه را كه پیش از او پیامبر خدا(ص) منهدم ساخت و آن امر جاهلیّت است و اسلام را از سر، آغاز میكنند و اسلام را جدیداً ارائه میفرماید.»
ب) پیامبر(ص) وقتی نبوّتشان پا گرفت و مستقر گردید، برنامههای ضلالتآوری كه یادگار بتپرستان و عناصر ضلال و گمراهی بود را یكی پس از دیگری منهدم و ویران ساخت و آداب و سنن زشت جاهلیّت را از بین برد و به اوهام و خرافات و خرافهگرایی پایان داد و كشتن فرزندان خصوصاً دختران را به كلّی برانداخت با تمام وجود با آن مبارزه كرد، حضرت ولیّعصر(ع)، جاهلیّتها و خرافههای قرنهای بعد و بعدتر را از میان میبرد و با آنان مبارزه میكند و سنن جاهلی و خرافههای تازهای كه مردم در طول اعصار به وجود آوردهاند همه را در هم میكوبد و نابود میسازد كه البتّه این جهالتهای قرنهای تمدّن و پیشرفت فكری از جهالتهای جاهلیّت ملّت عرب بیشتر، شدیدتر و خطرناكتر است.
ج) امر اسلام و حركت به سوی اسلام را از سر میگیرد و اسلام را مجدّداً ارائه میكند و این نه بدان معنی است كه اسلامی جدید و تازه برای مردم میآورد كه اسلام جدید نداریم و امام زمان(ع) زنده كنندة همان اسلام محمّدی، علوی و فاطمی است. بله، كثرت ورود اوهام و تخیّلات و مخلوط شدن دین خدا با هزاران امر غیرصحیح و غیر دینی و مسخ شدن اسلام واقعی و تغییر ماهیّت دادن آن به دست حكّام، ستمگران و عوامِ خرافهپسند، دین را بدین صورت و حالت در آورده كه آن را معجونی غیر از آنچه كه در نخستین دورة نزولش بوده درمیآورد و نمایش میدهد.
3. از امام صادق(ع) روایت است كه: «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ أَخَذَ مَانِعَ الزَّكَاةِ فَضَرَبَ عُنُقَه؛3
زمانی كه قائم آل محمّد(ص) قیام كند، مانع الزّكا↕ را گرفته و گردن او را خواهد زد.»
ظاهر آن است كه مقصود از مانع الزّكا↕، منكر زكات باشد، كسی كه به كلّی امر زكات را انكار میكند و البتّه چنین كسی جزو مرتدان است و میدانیم كه حكم مرتد از دین خدا عبارت از قتل و كشته شدن است و این حكم از مرتد فطری برداشته نمیشود.
احتمالاً معنای این سخن آن است كه مقصود، امتناع كننده از پرداخت آن باشد هر منكر اصل وجوب و لزوم آن نباشد، ولی صرف اینكه ادا نمیكند و نمیپردازد و از ادای این واجب الهی سرباز میزند او را مستوجب قتل میگرداند بههرحال كه این مطلب، حاكی از اهمّیت فساد مالی و اخلال كردن در امور اقتصادی كشور اسلامی است و باید پیروان مهدی موعود(ع) امروز سخت پایبند به ادای آن باشند.
4. مفضّل بن عمر از اصحاب امام صادق(ع) میگوید: شنیدم اباعبدالله، حضرت صادق(ع) میفرمودند: «لَو قَد قامَ قائِمُنا لَبَدءَ بِكَذّابی الشِّیعةِ فَقَتَلَهُم؛4
اگر قائم ما قیام كند هر آینه از كذّابان شیعه آغاز میكند و آنان را به قتل میرساند.»
در این حدیث شریف كه یكی از مزایا و سیره و صفت امامزمان(ع) را یادآوری میكند از كشتن دروغگویان شیعه سخن به میان آمده نه دروغگویان، تا مطلق دروغپردازان را شامل شود و نه كذّابان از سایر فرق اسلامی، بلكه فقط كذّابان شیعه و اكنون بنگرید كه مقصود چه كسانیاند؟ اگر لفظ كذّابان به كار برده شده بود، میگفتیم یعنی افرادی كه سخت با دروغ سر وكار دارند و بسیار دروغ میگویند. چنان كه اگر میفرمودند: كذّابان علی رسول الله، میگفتیم؛ یعنی دروغپردازان بر پیامبر(ص) و كسانی كه روایات دروغ از آن حضرت نقل میكردند كه در بعضی از اخبار خود پیامبر(ص) از وجود چنین افراد منحرفی خبر دادند. ولی بنابر آن دیگر اختصاصی به شیعه نداشت و سایر فرق اسلامی و اهل سنّت را نیز شامل میشد، بلكه كذّابان بر رسول خدا(ص) نوعاً از آن فرق و گروهها بودند.
بنابراین به نظر میرسد كه مقصود از كذّابان شیعه كسانی هستند كه به دروغ بر خدا و پیامبر(ص) نسبت دروغ بسته و ادّعای مهدویّت دارند و خود را مهدی موعود اهل بیت قلمداد و معرفی میكنند و مردم را به اطاعت خود وا میدارند این معناست كه مناسبت با كذّابان شیعه دارد، چنان كه در طول اعصار، بسیاری از اشخاص از میان شیعه برخاسته و ادّعای مهدویّت نمودهاند هر چند كه بعضی از مدّعیان احیاناً از فرق دیگر اسلامی بودهاند، ولی چون اعتقاد به مهدویّت و امامت حضرت حجّت(ع) و غیبت او از انظار و ظهور او در آخرالزّمان، از مزایای شیعه است، پس كذّابان شیعه هم مربوط به همین جهت خواهد بود كه در روایات رسیده، هر كس در دوران غیبت ادّعای مهدویّت كرد او را تكذیب كنید. بله، در روایتی از پیامبر(ص) رسیده كه: «لا یَخرُجُ المَهدیّ حَتّی یَخرجُ سِتّونَ كَذّاباً كُلُّهُم یَقوُلُ: أنا نَبیٌّ؛5
مهدی ظهور نمیكند تا اینكه شصت نفر كذّاب خروج كنند و همة آنها میگویند من پیامبرم.»
ماهنامه موعود شماره 124-125
پینوشتها:
1. غیبت نعمانی، ص 231.
2. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 236؛ روضة الواعظین، ج 2، ص 356.
3.
4. ارشاد شیخ مفید، ج 2، ص 371.
5. كشف الغمّه فی معرفه الائمة، ج 2، ص 465؛ الارشاد، ج 2، ص 384.